خواب-گریژ

همون‌جوری که سرم تو گوشیمه و سعی می‌کنم میلِ شدیدم به سیگار کشیدن رو - که میشه سومین نخِ امروزم - مهار کنم، یه موزیکِ خیلی آروم پخش می‌شه. از اون موزیکایی که وقتی گوش میدی به خودت میگی لَنَتی این مرتیکه چجور داستان زندگی منو کرده موزیکش؟ But if I was made to love you'?Then how can you bring me painAnd if I was made to love you?How come we're here again'?And why does it hurt so bad پ.ن: بی‌نهایت توصیه می‌کنم موزیک Made To Love You از Dan Owen رو گوش کنید. پ.ن: ترجیحاً با هندزفیری + صدای بلند. + نوشته شده در  شنبه دوم دی ۱۳۹۶ساعت 17:49  توسط BlurryFace  |  خواب-گریژ...

دیدین یه آدمایی هستن، اصلاً باوری به این‌که می‌شه بعد از اتمامِ رابطه هم با هم خوب موند ندارن؟ فقط می‌خوان تخریب کنن طرفِ سابق‌شونو!همونی که یه زمانی می‌مردن واسش!!نمونه‌ش همین چند مین پیش واسم اتفاق افتاد، از جانبِ خانومِ( الکی مثلاً) Z !!تو حدِ فاصلِ یک‌و‌نیم سال جملاتش از'تو برای من بهترینی و تا ابد هم بهترین می‌مونی' change شد به ' این‌قدر تو دروغ ها و ******هات غرق شدی که دلم برات می‌سوزه، کاش زودتر به خودت بیای ******. تو از صداقت چیزی نگو، راجب چیزایی حرف بزن که داری******.'‌:|||||بابا!جوری نباشین که وقتی بهتون فکرمی‌کنیم ********بگیره! پ.ن: البته خانومِ Zحرصش گرفته بود!پ.ن: چون نوشته‌های وبلاگم رو خونده بود، و فهمیده بود واسه کسی که دوستش دارم می‌نویسم.پ.ن: تنها جوابِ من به حرفاش چی بود؟ "سیک*** بابا!"پ.ن: فقط واسه این‌که بفهمین چقدر اوضاع داغون بوده، خانوادگی طرفدارِ رئیسی بودن و سرکار خانوم حوزه تشریف دارن.پ.ن: بخندین فقط!!! [ سرِ خود را به دیوار می‌کوبد و دائماً از خود می‌پرسد 'من چرا با این دختره بودم' ؟! ] + نوشته شده در  سه شنبه پنجم دی ۱۳۹۶ساعت 21:21  توسط BlurryFace  |  خواب-گریژ...

من ترجیح می‌دم به‌جای انسان‌گریز، نیمه‌افسرده خطاب شَم!
پ.ن: نظرات خونده می‌شن،ولی هیچ‌کدوم تأیید نمی‌شن، مگر‌اینکه سؤالی باشه که نیازمند جواب دادن باشه!
پ.ن: نویسنده‌ی نوشته‌های این وبلاگ،خودم هستم و در صورتی هم که نوشته‌ای متعلق به من نباشه، نامِ نویسنده حتماً ذکر می‌شه!

---

خواب-گریژ...

نمی‌دونم چجور حس و حالم رو توضیح بدم،
اصلاً نمی‌دونم میشه توضیحش داد یا نه.
ولی فقط می‌دونم که این‌روزا، یه چیزی اشتباهه..

---

خواب-گریژ...

مالِ من باش! تو مالِ منی؟یعنی اون لبخندایی که باعث میشن قلبم تندتر بِتَپه، مالِ منه؟یعنی اون دستی که حکمِ زندگی رو داره واسم، مالِ منه؟هول کردم..آخه عادت ندارم!عادت نداشتم مالِ من باشی، عادت کرده بودم به نداشتنت..ولی الان میخوام داشته باشمت..میخوام بشی همه چیزَم، میخوام بشی همه کَسَم..میخوام آرومَم کنی، میخوام آرومِت کنم..من عاشقِ تواَم، میخوام عاشقت کنم..مالِ من باش،قول میدم نگهت دارم..باشه..؟ + نوشته شده در  یکشنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۶ساعت 19:19  توسط BlurryFace  |  خواب-گریژ...

اون‌روز از بیکاری داشتم پوشه‌ی فیلم‌هام رو زیر و رو می‌کردم بعد دیدم دو سه تا فیلم هست که ندیدمشون..یکی شون رو باز کردم، از همون بِ بسم اللّه تا همون "The End" داشتن آهنگ می‌خوندن :|یادِ کودکستان افتادم. مثلاً می‌خواستن بگن 'سلام' ؛ می‌گفتن: "سلااآاآااآااام بِیـــبـــی اااااوه یِــــس!!"های‌نوت می‌رفتن!! در این حد!یه جورایی دختره تو مایه‌های خاله شادونه بود و پسره هم شبیهِ عمو قناد :|داخل پرانتز: پسره موقعِ Let's make love داشت آهنگ میخوند :| برم به کی بگم اینو آخه ؟؟!؟؟ بعد رفتم یه فیلمِ دیگه دیدم از شانس گندِ من اونم همین‌جوری بود -_- یه ریمیکسی از شنل قرمزی و راپونزل و سیندرلا و جک و لوبیای سحرآمیز بود خلاصه که هر خری توش پیدا می‌شد!از سیبِ سفیدبرفی تا شپش‌های توی چکمه‌ی گربه‌ی چکمه‌پوش :|| حالا باز این بهتر بود! مثلاً فقط سه-چهار تیکه‌ش آهنگ می‌خوندن :|اسمش هم فکرکنم 'Into the woods' بود. هیچی دیگه الان دو-سه روزه میام خونه میگم: "ســـــــلاااااآامــــ"جوری که همسایه هامون میگن: "ببند دهنتو:|" خواب-گریژ...

من از اون آدم‌هایی هستم که روحیه و مودم رو از رو پلی‌لیستم می‌شه به‌راحتی تشخیص داد.

یعنی کافیه بیای ببیینی دارم چی گوش می‌دم...همچین آدمی هستم که اگه شده الان خوش‌حال باشم DJ.snake - tu down for what گوش می‌دم و اگه 10 دقیقه بعد ناراحت باشم پلی‌لیستم کُن فَیکون می‌شه!

بیای گوش بدی زار زار گریه می‌کنی.

مثلاً اون ساعاتی که منتظری- یا شایدم اصلاً منتظر نیستی- که مادرت از جلسه هفتگی با مشاورت برگرده، Alen walker-faded بهترین گزینه‌س که بشینی به حالِ خودت اشک بریزی..

خواب-گریژ...

همون‌جوری که سرم تو گوشیمه و سعی می‌کنم میلِ شدیدم به سیگار کشیدن رو - که میشه سومین نخِ امروزم - مهار کنم، یه موزیکِ خیلی آروم پخش می‌شه. از اون موزیکایی که وقتی گوش میدی به خودت میگی لَنَتی این مرتیکه چجور داستان زندگی منو کرده موزیکش؟

But if I was made to love you'
?Then how can you bring me pain
And if I was made to love you
?How come we're here again
'?And why does it hurt so bad

پ.ن: بی‌نهایت توصیه می‌کنم موزیک Made To Love You از Dan Owen رو گوش کنید.

پ.ن: ترجیحاً با هندزفیری + صدای بلند.

خواب-گریژ...

حالِ الانم

میشه اسمش رو گذاشت خستگی،
میشه اسمش رو گذاشت بی احساسی،
میشه اسمش رو گذاشت داغونی،
میشه اسمش رو گذاشت کم آوردن،
اسم های زیادی روی این حال و هوا می‌تونیم بذاریم..
شما کدوم رو ترجیح میدین؟

+ نوشته شده در  شنبه دوم دی ۱۳۹۶ساعت 22:10  توسط BlurryFace  | 

---

خواب-گریژ...

نزدیکِ چهاره، دخترعمم پیشمه و داره از زندگیش میگه، از اتفاقاتی که براش افتاده، از دخترا/پسرایی که عاشقش شدن، به چرت ترین روش ممکن عاشقش شدن و سعی کردن به دستش بیارن. ولی همشون رو پس زده. میگه عقده‌ای-وارانه رفتار می‌کنه. بازم خوشحالم که خودش می‌دونه. معماری می‌خونه. همین‌جور که داره ماکت می‌سازه حرف می‌زنه و حرف می‌زنه! منم جلوش نشستم، به حرفاش می‌خندم، بعضیاشونم تأیید می‌کنم و جواب میدم.  هر دو-سه ساعت یه بارم می‌ریم بیرون سیگار می‌کشیم. به طورِ متوسط از وقتی که شروع کردیم تاحالا هشت ساعت اینجا کار کردیم. تو هر استراحتی که می‌ریم هم به‌طور میانگین 3-2 نخ می‌کشیم.زندگی خوبیه، می‌تونست بدتر از اینا باشه.. نه؟ خواب-گریژ...

تاحالا اسمِ میسوفونیا یا صدابیزاری به گوشتون خورده؟یه مرضه! یه مرضه وحشتناک!فکر کن به جایی می‌رسی که حتیٰ دیگه پیشِ خونوادت و عزیزات هم آرامش نداری. چون تک تکِ صداهایی که ازشون تولید می‌شه رو اعصابتن.آدم محدود می‌شه و از همه فاصله می‌گیره. از کسایی که با سروصدا غذا می‌خورن، ملچ مولوچ می‌کنن، حتیٰ اونایی که خمیازه می‌کشن و عطسه می‌کنن یا سُرفه‌های بلند.واااای از اونایی که موقع راه رفتن جوری پاشون رو روی زمین می‌کوبن و می‌کشن که اگه ندونی فکر می‌کنی یه لشکر اسب داره پشت سرت یورتمه می‌ره.اونایی که با صدا عملِ دم و بازدم رو انجام می‌دن، صدای بشقاب و قاشق چنگال، صدای ریختنِ آب از شیرِ آبِ باز، تایپ کردن، یا صدایی که به‌طور مداوم در حالِ پخش باشه، آدامس جویدن..همه ی اینا واسه من شبیه اینه که یکی زیرِ گوشم با ناخون روی تخته سیاه بکشه، ولی با یه فرکانسِ صد برابر بیشتر!خیلی وحشتناکه!واسه همین همش یا هندزفیری داریم، یا همش خوابیم!  پ.ن: این احساسات منفی می‌تواند از متوسط تا زیاد باشد و حتی به اضطراب یا عصبانیت تمام عیار تبدیل شود. همچنین احساس نیاز به ترک سریع مکان هم معمول است. فرد در مواجهه با محرک‌ها ممکن است دچار آشفتگی، حالت تدافعی یا تهاجمی شود. فرد با دور کردن خود از محرک یا نشان دادن خشم و عصبانیت به شخص ایجاد کنندهٔ محرک واکنش نشان می‌دهد. پ.ن: توی لیستِ صداهایی که بی‌نهایت باعث عصب خواب-گریژ...

دوستم رو یادتونه که می‌گفت:
"الان که اومدم دانشگاه فهمیدم قراره شاهدِ عشقِ دیگران باشم." ؟!
همون!!
امروز پیشِ هم نشسته بودیم-با این‌که اهمیت نداره گفتنش،ولی توی کافه نشسته بودیم- آهنگِ عاشقانه‌ای پخش شد.
دوستم برگشت گفت:
"لطفاً این آهنگ رو عوض کنید."
دلیلش رو ازش پرسیدم.
گفت:
"من هر وقت این آهنگ رو گوش می‌دم احساس می‌کنم شکستِ عشقی خوردم، ولی وقتی می‌خوام قیافه‌ی طرف رو تصور کنم صورتی وجود نداره! اعصابم خورد می‌شه..!"

و این‌گونه من به مفهومِ عمقِ 'سینگلی یعنی چه' پِی بردم.

خواب-گریژ...

یه حس و حالِ عجیبیه،از شب تا صبح سعی می‌کنی بخوابی،و به هیچ نتیجه ای نمی‌رسی. ولی تا چشمت گرم می‌شه و یکم می‌ری تو حس و حالِ خواب، بدونِ هیچ دلیلی از خواب می‌پری! فکرکنم دیگه حتیٰ خواب‌آورها هم کاری از پیش نمی‌برن! چقدر استاد 'سید مهدی موسوی' قشنگ گفت:

ازتو در حالِ منفجر شدنم
در سرم بمبِ ساعتی دارم
شب که خوابم نمی‌برد تا صبح
صبح سردردِ لعنتی دارم..

خواب-گریژ...